وقتی کلاس سوم بودم، کلاس مدرسه ما روز شکرگزاری را با پوشیدن لباس زائران و بومیان آمریکا جشن گرفت. ما پرها را برای چسباندن در هدبندها و بریدن حاشیه بر روی کیسه های کاغذی فروشگاه مواد غذایی درست کردیم. ما لبخند زدیم و نشستیم تا تنقلات بخوریم، درست مانند آنچه در پلیموث، ماساچوست در سال 1621 انجام دادند، درست است؟
نیازی به گفتن نیست که روز شکرگزاری تاریخچه بسیار پیچیده تری دارد. بچه ها باهوش و آگاه هستند، و من شگفت زده شده ام که چقدر مشتاق تفکر ظریف و انتقادی هستند. در طول هفته گذشته، به سه رهبر فکری مراجعه کردم و راهنمای آموزش به بچهها در مورد روز شکرگزاری را تهیه کردم (لطفاً در نظرات نیز بسنجید!)…
اول از همه، پرسشگر و باز باشید.
همه برای خوردن بوقلمون و پای هیجان زده هستند، اما مهم است که تاریخ دشوار روز شکرگزاری را نادیده نگیرید. این غذای شاد وجود نداشت. تریسی سورل، نویسنده کتاب کودکان و شهروند ثبت نام شده از ملت چروکی، تلفنی به من گفت. ادامه دادن این روایات نادرست معنایی ندارد. این به چه کسی خدمت می کند؟ بچه های ما به ما نگاه می کنند و می گویند چرا این را به من یاد می دهند؟ چرا از دانشآموزان میخواهید که جلیقه بپوشند و رنگ صورت و این کلیشهها را بپوشند که هیچ ربطی به واقعیت واقعه تاریخی واقعی ندارد؟ ما میدانیم چه کسی سود میبرد: این باعث میشود که سفیدی بیشتر شود و این جایی نیست که در سال 2021 باید باشیم.»
حالا بیایید همه چیز را درست کنیم. واقعاً در سال 1621 چه اتفاقی افتاد؟
در اینجا خلاصه ای اساسی وجود دارد که من آن را درک می کنم: زائران، که بسیاری از آنها از آزار و اذیت مذهبی در انگلستان فرار می کردند، در سال 1620 به آمریکای شمالی رسیدند. در اولین زمستان خود در ماساچوست، نیمی از آنها به دلیل سوء تغذیه، بیماری و هوای سرد مردند. آنها با قبیله Wampanoag ملاقات کردند که در زمین متخصص بودند اما در عین حال در حال مبارزه بودند. پس از سالها مبارزه با بردگی و قتل توسط مسافران اروپایی، قبیله آنها اخیراً توسط طاعون مرگباری که از اروپا آورده شده بود، ویران شده بود.
اگرچه بسیاری از مردم او مخالف بودند، رهبر Wampanoag Massasoit (همچنین Sachem Ousamequin نامیده می شود) می خواست با مهاجران انگلیسی اتحاد نظامی ایجاد کند. او در آوریل 1621 یک پیمان صلح با زائران امضا کرد و مردم Wampanoag به زائران نحوه شکار، ماهیگیری، علوفه و کشاورزی را آموزش دادند که منجر به برداشت موفقی شد.
این رابطه در ابتدا بیشتر صلح آمیز بود، اما با گذشت زمان، انگلیسی ها همچنان به سرزمین های Wampanoag دست درازی می کردند. در سال 1675، جنگی بین استعمارگران انگلیسی و کنفدراسیونی از قبایل بومی نیوانگلند در گرفت. روستاها به آتش کشیده شدند، بیش از چهل درصد از جمعیت قبیله Wampanoag کشته شدند و بسیاری از بومیان آمریکا به بردگی فروخته شدند. از آن زمان، بومیان آمریکا همچنان با تبعیض، پاک کردن، شکستن معاهدات و حذف سیستماتیک بومیان آمریکا از سرزمین خود مواجه بوده اند.
بنابراین، چگونه باید در مورد روز شکرگزاری با کودکان صحبت کنیم؟
در حین آموزش تاریخ به بچه ها، می خواهید با سن مناسب باشید. «برای کوچکترین بچهها، میتوانید مکالمه درباره روز شکرگزاری را به چیزی که بهعنوان یک خانواده سپاسگزار هستید، تغییر دهید. باب پترسون، ویراستار Rethinking Schools، یکی از سردبیران Rethinking Columbus و معلم سابق کلاس چهارم و پنجم در مدارس دولتی میلواکی، می گوید: کودکان سه ساله نیازی به دانستن جزئیات وحشتناک ندارند. برای بچههای حدوداً پنج یا شش ساله، پترسون پیشنهاد میکند چیزی شبیه این به اشتراک بگذارند: «مردم Wampanoag در ماساچوست زندگی میکردند، اما مردمی از اروپا آمدند و زمینهایشان را گرفتند، و این عادلانه نبود». سپس، البته، بچه های بزرگتر می توانند تاریخچه عمیقی بیاموزند.
ما همچنین میتوانیم به بچهها در هر سنی بیاموزیم که چگونه از آنچه در حال یادگیری هستند سؤال کنند. از کودکی از فرزندانم میپرسیدم که چرا به این تعطیلات روز شکرگزاری میگویند؟ مردم برای چه چیزی شکرگزاری می کردند؟ ساچی فریس، مادر سه فرزند و بنیانگذار وب سایت Raising Race Conscious Children می گوید: بخش دیگری از این داستان که معمولاً گفته نمی شود چیست؟
آیا میتوانیم برای یک غذای شکرگزاری دور هم جمع شویم و در عین حال به تاریخ خشونتآمیز و نابرابری کنونی اذعان کنیم؟
همانطور که بیشتر و بیشتر یاد گرفتم، متوجه شدم که آیا باید از روز شکرگزاری صرف نظر کنیم. در سال 1970، سرخپوستان متحد آمریکا در نیوانگلند روز شکرگزاری را روز عزای ملی اعلام کردند. اما سایر بومیان آمریکا و متحدان این تعطیلات را به عنوان بخشی از سنت فرهنگی طولانی شکرگزاری جشن می گیرند. سورل به من گفت: «به چروکی ها یاد داده می شود که هر روز، هر فصل، در تمام طول سال سپاسگزار باشند.
تمرکز بر قدردانی و آگاهی ممکن است رویکرد خوبی باشد. فریس میگوید: «بهجای اینکه روز شکرگزاری را نادیده بگیرم، برای من مهمتر صحبت کردن با آن و درگیر کردن کودکان در این فرآیند تفکر انتقادی است». “کودکان می توانند کارآگاه رسانه هایی باشند که مصرف می کنند و روز شکرگزاری بخشی از آن است.”
پس از روز شکرگزاری، چگونه می توانیم فرزندانمان را در حال یادگیری و رشد نگه داریم؟
* من مشتاقانه منتظر خواندن کتابهای بیشتر کودکان با شخصیتهای بومی آمریکایی هستم، مانند ما سپاسگزاریم: اوتسالیهلیگا اثر تریسی سورل و تصویرگری فرانه لساک. اگر در روز شکرگزاری پلیموث زندگی می کردید توسط کریس نیول و تصویرگری وینونا نلسون. کودکان بومی آمریکای امروز توسط ایوان واکیم دنیس و آرلین هیرشفلدر. و ما محافظان آب هستیم اثر کارول لیندستروم و تصویرگری مایلا گواد.
* با نگاه کردن به Native Land Digital می توانیم دریابیم که در سرزمین چه کسی زندگی می کنیم. پترسون میگوید: «در مدرسهمان، ما در ابتدای جلسات هیئت مدیره مدرسهمان یک تصدیق زمین انجام میدهیم». تصدیق زمین می تواند یک جشن بزرگ شکرگزاری یا یک سنت معمولی خانوادگی باشد.
* اگر فرزندتان سؤالاتی می پرسد که شما مطمئن نیستید چگونه به آنها پاسخ دهید، همیشه می توانید بگویید که کمی تحقیق خواهید کرد و به آنها باز خواهید گشت. (من این کار را با صحبت های جنسی و رضایت نیز انجام می دهم.)
* و البته در مورد تاریخ، نژاد و امتیازات در طول سال بحث کنید. با بچهها در مورد گروههای امروزی افراد که محافظت نمیشوند صحبت کنید. فریس میگوید به جوامعی فکر کنید که دائماً از امتیازات محروم هستند. این گفتگوها فقط یک فرصت نیست، بلکه نیاز دائمی به پرسشگری وجود دارد.»
اندیشه ها؟ امسال روز شکرگزاری را چگونه جشن خواهید گرفت؟ چه افکار یا ایده های دیگری دارید؟ اگر بومیان آمریکا هستید، تعطیلات برای شما چه حسی دارد؟ سورل می گوید: «وقتی می بینم جوانان چقدر درگیر هستند، به من امیدوار می شود. “کودکان ما لایق بهتری هستند.”
PS بزرگ کردن کودکان آگاه به نژاد، و ستون ما نژاد اهمیت دارد.
(عکس از شان لاک/استاکسی.)