اولین باری که فهمیدم زیبایی استاندارد چیست، هفت ساله بودم. تلویزیون را برای بریتنی اسپیرز 18 ساله با یک لباس سرهمی لاتکس قرمز، با موهای بلوند و سایه چشم مات آبی روشن کردم. همانطور که او را تماشا می کردم که باسنش را در موزیک ویدیوی نمادین تکان می داد!… دوباره انجامش دادم، پیامی در روح من کاشته شد: بلوند، لاغر، و سفید داغ است.
طی 10 سال بعد، این پیام از طریق تقویت شد هفده جلد مجلات، نمایش های واقعیت، و صابون های نوجوان. و این دستورالعمل شفاف فقط توسط من جذب نشد. ثنا جاوری کادری، بنیانگذار شرکت دیاسپورا، گفت که فکر میکرد در زمان رشد او زشت بود، فقط به این دلیل که پوست و منحنیهای قهوهای داشت. نویسنده، دانیل پرسکود، در حالی که سعی میکرد شبیه بازیگرانی شود که علاقهمند به عشق در داخل و خارج دوربین بودند، دچار اختلال خوردن شد.
با نگاهی به گذشته، فکر میکنم من هم اگر چیزی را که در آینه میدیدم دوست داشتم، یا اعتماد به نفس نداشتم برای بازیگری نقشهای اصلی تئاتر اجتماعی را نداشتم، اگر اصلاً کسی را نمیدیدم که شبیه آن بود، مطمئن بودم. من و ارزش های فرهنگم را در موزیک ویدیوها یا روی فرش قرمز به اشتراک گذاشتم. اما خوشبختانه این کار را کردم – نام او سلنا کوئینتانیلا-پرز بود.
خواننده «ملکه موسیقی تجانو» – با لبهای پر، موهای مشکی مواج و باسن برای روزها – دارای ویژگیهای بومی و پوست قهوهای بود. او با قالب آمریکای سفید تناسب نداشت – با این حال، او اوج گرفت. گرمی، کاریزمای و فروتنی او هم مخاطبان مکزیکی و هم مخاطبان آمریکایی را مجذوب خود کرد و دیدن محبوبیت او در هر دو جامعه باعث شد احساس امنیت و هیجان داشته باشم تا به فرهنگ مکزیکی-آمریکایی خود متمایل شوم.
امروز، بهعنوان مادر یک دختر کوچک قهوهای، از اینکه میبینم او زنان زیادی دارد – مانند سلنا گومز، زندایا، یارا شهیدی و مایتری راماکریشنان – که به او کمک میکنند وقتی تلویزیون یا رادیو را روشن میکند، نماینده و ارزشمند باشد، سپاسگزارم. . بنابراین، برای تجلیل از زنانی که در صنایعی که برای مردان سفیدپوست ساخته شده است، موج ایجاد میکنند، از پنج زن خواستم تا به اشتراک بگذارند که کدام زنان برجسته به آنها کمک کرده تا میراث خود را تصاحب کنند. اینها گفته اند…
«وقتی به زیبایی فکر میکنم، صحنهای از مبارزه را از «اژدهای پنهان ببر خیزان» به تصویر میکشم، جایی که میشل یئو با شمشیر در هوا حرکت میکند. موهایش را در یک موی گشاد کشیده است و حالت او را نشان می دهد: ابروهای تیره، لب های بسته و چشمانی که مانند من گوشه ها را می بوسند. وقتی برای اولین بار فیلم را دیدم، 15 ساله بودم و صورت او را مسحور کرد: البته خیره کننده، اما تازه و باز، فاقد لایه آرایش غلیظی که ممکن است چین و چروک های روی پیشانی او را پنهان کند یا بالای لب هایش چین خورده باشد. صورت خودم را در آینه بررسی کردم و به این فکر کردم که جشن گرفتن ویژگی های خودم چگونه است. او نقشه ای برای تحسین خود به من داد، که همان عشق به خود نیست، بلکه یک قدم به سوی آن است. بعد از تماشای اینکه Yeoh در ماه گذشته یکباره اسکار خود را برای همه چیز همه جا به یکباره پذیرفت، سخنرانی او را در ذهنم تکرار کردم: “خانم ها، هرگز اجازه ندهید کسی به شما بگوید که از دوران اوج خود گذشته اید.” زیباترین سالها برای همه ما در پیش است.» – تائو تای
“در دبیرستان، روش هایی را که ریحانا تمایلات جنسی خود را پذیرفت، بسیار قدرتمند یافتم. او اجازه نداد انگ فرهنگی مانع از آن شود که آنطور که می خواهد لباس بپوشد. در آن زمان، رفتار ما با دختران نوجوان کاملاً منحرف بود. شرمندگی شلختهها زیاد بود، و بار زنان جوان بود که لباسهای خاصی بپوشند تا به دفتر دعوت نشوند و مجبور به پوشاندن شلوار ورزشی نشوند. در ضمن من فقط سعی می کردم لباسی که دوست داشتم بپوشم! ریحانا این نگرش را دارد که به بهترین شکل زندگی می کند و بیش از هرکسی نمی خوابد که در مورد زیبایی و مد اعمال می شود که من آنها را تحسین می کنم و از آنها تقلید می کنم.” – کلویی هال
«گروه رقص کودکی من با کنگا گلوریا استفان می رقصید و از آن زمان به او علاقه مند شدم. او شور و نشاط، اعتماد به نفس و شادی را در اجراهای خود تراوش می کند – ویژگی هایی که من سعی می کنم آنها را در حرفه خود هدایت کنم. این باور نکردنی است که زنان رنگین پوست بیشتری را در کانون توجه قرار دهیم و تعداد نمایندگی ها در حال رشد باشد.» – پریسیلا وگا
«زادی اسمیت نویسندهای است که از زمانی که اولین رمان «دندانهای سفید» را در سال 2000 خواندم، او را تحت تأثیر قرار دادهام. اسمیت در مورد عدم حضور خود در رسانه ها در دوران رشد صحبت کرده است و این که چگونه به او این آزادی را می دهد که هر طور که می خواهد خودش را بیان کند. به طور مشابه، من با مصرف رسانه های اصلی – چاپی یا تلویزیونی – بزرگ نشدم و مطمئناً در زمانی که این کار را انجام دادم، خودم را نماینده نمی دیدم. اما من نیز آن آزادی را یافتم. میتوانستم انرژی کمتری را صرف مقایسه نحوه تناسب خودم کنم و در عوض مسیری را بسازم که برایم صادق است.” – سوخی پاتل
«عیسی رائه خودش را به گونهای تجلیل میکند که من آن را میپرستم – او بدون عذرخواهی در صنعتی میدرخشد که فضای زیادی برای زنان سیاهپوست با پوست تیرهتر ایجاد نمیکند. او همچنین یک پیشرو در عرصه مد است – انتشار مجله آبنوس 2018 او برای همیشه در ذهن من باقی خواهد ماند. عکسی از او وجود دارد که در حالی که مستقیماً به دوربین خیره شده، یک کت اومبره با سر خمیده پوشیده است. قدرت ملایمی دارد. او به من این احساس را می دهد که می توانم چیزهای زیادی باشم: قدرتمند و بد اخلاق، نرم و سکسی. – ابی مالت
چه کسی را به لیست اضافه می کنید؟ کدام زنان سیاه پوست، لاتین، آسیایی، جنوب آسیا، بومی، خاورمیانه و جزایر اقیانوس آرام الهام بخش شما بوده اند؟ لطفا با ما در زیر همراه باشید…
PS «9 فیلم و نمایش با شخصیتهای همجنسگرا چه معنایی برای من داشتند» و تربیت بچههای نژادپرستانه.
(عکس زدی اسمیت توسط سباستین کیم.)