فرزندپروری جنسیتی مثبت برای پرودز | جام جو

مادر کودک را در آغوش می گیرد

مادر کودک را در آغوش می گیرد

نصیحت
مردم ، من به شما می گویم ،
زایمان سخت است
و مرگ بد است –
بنابراین کمی خود را دوست داشته باشید
در بین.

– لنگستون هیوز

من سعی می کنم از این همه خائن لعنتی دست بردارم.

من یک اشتراک OMGYES دارم. من همانطور که دو سال گذشته آمدم ، همانطور که خوانده نشده منتظر Kindle من هستید. گاهی اوقات آموزش های twerking را در TikTok مشاهده می کنم. دیروز ، من یک لباس شنا پوشیدم که برش جدی نشان می داد – عمومیبه

من در مورد اهمیت حیا در مورد لباس آنها صحبت نمی کنم. من از آنها می پرسم ، در این میان چه احساسی دارید؟ آیا این لباس امروز به اهداف شما می رسد؟ آیا مانع یا حواس شما را از کاری که می خواهید انجام دهید منحرف می کند؟ من به آنها می گویم ، دوست دارم بدانید چه چیزی را دوست دارید.

من ترس شرطی را بررسی می کنم که وقتی خورشید از پوست تابستانی دختر هشت ساله ام نگاه می کند ، منجمد می شود و به من یادآوری می کند که به زودی دیگران نیز متوجه زیبایی او می شوند. من انگیزه را بررسی می کنم تا به او هشدار دهم که زیبایی او یک تهدید است – آرامشی که قبل از گناه پیش می آید. من خودم را بررسی می کنم و در عوض می گویم: “بچه ها خیلی سریع می دوید. شما خیلی خوشحال به نظر میاید.”

اگر شما در زمینه فرهنگ خلوص انجیلی رشد کرده اید ، می دانید: خال روی سینه شما وجود دارد که خداوند آن را در آنجا قرار داده تا به شما هشدار دهد که خط گردن بسیار کم است. در اطراف شما مردان تقریباً صالحی وجود دارند که بر شما قدرتمند هستند و اگر شما در جایی که آنها شما را می بینند وجود نداشته باشید هرگز گناه نمی کنید. یک روش صحیح برای زیبا بودن وجود دارد و این روش به خوبی از زیر زانو می افتد. خوش سلیقه است ؛ کنترل می شود شادی نمی کند

***

من در اواخر دهه نود ، در تگزاس ، بزرگ شدم – دست و پنجه نرم و درخشان کمربند کتاب مقدس. پرهیز هوایی بود که تنفس می کردیم.

آنجا بود ، در یک اردوگاه کلیسایی تابستانی ، گروهی از دختران دبیرستانی و من هنگام بازگشت از استخر به جنگل رفتیم ، زیرا برخی از پسران در مسیر نزدیک شده بودند و ما نمی توانستیم اجازه دهیم آنها ما را تازه خیس ببینند. من به سختی 12 ساله بودم: چاق ، عینکی و غرق در ترس از اینکه تی شرت بزرگ و چسبیده به والمارت یک تکه برادرانم را به شهوت و آتش جهنم بکشاند.

در آنجا ، در یک جیپ قدیمی در یک پارکینگ متروکه ، دوست پسر دبیرستانی من و من پس از رسیدن به پایگاه دوم ، با توبه رنج آور با هم گریه کردیم.
در آنجا ، در دانشگاه خصوصی باپتیست من ، دانشجویان کالج را به داخل کلیسای دانشگاه بردند تا درباره آسیب های روحی خودارضایی بشنوند.

بنابراین ، من احتمالاً هرگز آن مادری نخواهم بود که بتواند در مورد رابطه جنسی و میل و لذت صحبت کند بدون این که احساس کنم من کاری بسیار بسیار اشتباه انجام می دهم. من نمی توانم فقط در مورد آن خونسرد باشم.

***

یکی از عناصر کلیدی فرهنگ پاکی که من با آن بزرگ شدم ، محروم ماندن از اطلاعات بود: در مورد تجربیات جنسی ، در مورد سلامت باروری و چرخه قاعدگی ، در مورد رضایت ، در مورد پیشگیری از بارداری ، در مورد لذت. اگر در محدوده وحشت مقدس باکره خوب بمانید ، چه احتمالاً می توانید از آن اطلاعات استفاده کنید؟

برنامه من این است که فرزندانم را با تمام اطلاعاتی که می توانم مسلح کنم. وقتی آنها س sexالاتی راجع به رابطه جنسی می پرسند ، من به آنها پاسخ صادقانه و متناسب با سن می دهم-حتی وقتی می خواهم به جای آن به خنده های وحشتناک فرو بروم. (“این چیست؟ اوه ، این کلیتوریس شما است. چه کار می کند؟ فقط احساس خوبی داردبه باحاله ، ها؟ “)

سخت ترین کار برای من ، به عنوان یک محصول جانبی فرهنگ پاکی ، این است که مطمئن شوم این پاسخ ها را با نوعی واردات الهی پوشش نمی دهم.

آره، من می خواهم شما خودتان را خوب بشناسید و انتخاب های عاقلانه ای انجام دهید. خیر، من نمی خواهم که شما با شمشیر ناامیدی عادلانه خدا بر بالای سر خود آویزان باشید و لعنت ابدی بر هر جلسه آرایش ظاهر شود.

آره، وجود شما مقدس است خیر، رابطه جنسی آنقدر مقدس و جدی نیست که داشتن “راه اشتباه” روح شما را به طور دائمی تحت الشعاع قرار داده و تمام روابط آینده شما را نابود کند. خیر، داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج شما را شبیه یک آدامس جویده شده ، یک نوار کثیف نوار ، یا خودرویی که زیاد رانده شده است ، نمی کند. خیر، رابطه جنسی این قدرت را ندارد که از ارزش شما بکاهد یا اساساً شخصیت شما را تغییر دهد.

کار دیگری که می توانم انجام دهم این است که به فرزندانم یاد دهم که لذت ببرند.

می توانم توجه آنها را به ملحفه های نرم هنگام خواب جلب کنم: آیا این احساس زیبایی روی پوست شما ندارد؟

من می توانم انفجار توت فرنگی را در دهان آنها جشن بگیرم: آیا این بر زبان شما شیرین نیست؟

من می توانم از زیبایی بدن انسان لذت ببرم: چگونه شیب گردن اینقدر لطیف است؟

من می توانم آنچه را که برای سرکوب به من آموزش داده اند فریاد بزنم: آیا دوست داشتن و دوست داشتنی بودن اینقدر خوب نیست؟

چون لذت بی حیا است: خودش را دنبال می کند ، در خودش لذت می برد ، همه چیز را قورت می دهد. و به نام لذت ، من لذت را از بین خواهم برد ، در حالی که فرزندانم تماشا می کنند و یاد می گیرند. دهانم را باز می کنم و می خندم. من پدر آنها را می بوسم و روی ترامپولین دراز می کشم تا ستارگان را تحسین کنم و لباس هایی تا بالای زانو می پوشم. دیگر به چیزهایی که احساس شگفت انگیزی دارند مشکوک نخواهم شد.

در عوض ، من به این افراد کوچک می گویم: این را بچشید ، آن را بو کنید ، همه چیز را احساس کنید ، می بینید؟ به من گوش دهید: جهان خوب است ، و شما نیز خوب هستید. خوشمزه نیست؟ همه چی درست می شود. دوستت دارم ، بدون شرط.

و وقتی بزرگ می شوند و رابطه جنسی را کشف می کنند ، شاید از بی حیا بودن گستاخانه آن همه خجالت نکشند. شاید آنها با شرمندگی آرام از لذت کوتاه نشوند. شاید حتی گناه برایشان پیش نیاید.

شاید ، آنها خوشحال شوند.


مگ امبری نویسنده ای است که کار خود را به عنوان روزنامه نگار و ویراستار در هلند آغاز کرد. این روزها ، او در کلرادو زندگی می کند ، جایی که بیشتر مباحث مربوط به تحصیلات عالی و شغلی را پوشش می دهد و از وبلاگ شخصی خود برای بهم ریختن سن سی سالگی استفاده می کند.

همچنین ، ممکن است نظر ویژه مگ را که همه دوستش داشتند ، به خاطر بسپارید. و من بسیار هیجان زده هستم که بگویم او به طور منظم در جام جو بازی خواهد کرد.

PS صحبت کردن با کودکان در مورد رابطه جنسی ، و پنج راه برای آموزش رضایت به کودکان.

(عکس ماریا مانکو/استوکسی.)