در طول دو سال گذشته ، جهان در حال زنگ زدن بوده است و هیچکس این را بیشتر از کارگران ضروری که هر روز از خانه های خود خارج شده اند درک نمی کند. در اینجا ، نه زن شگفت انگیز داستان های خود را به اشتراک می گذارند…
بالا: “من یک درمانگر تنفسی هستم. ما بیماران را از طریق پشتیبانی از زندگی مدیریت می کنیم و متأسفانه ما نیز کسانی هستیم که مجبور هستیم لوله تنفس را در پایان زندگی برداریم. به یاد دارم که دست بیماران را می گرفتم تا بدانند تنها نیستند. لحظات سکوت را پس از گذشتن به یاد می آورم. چهره همکارانم را به خاطر می آورم ، شکسته و خسته. کارگر مراقبت های بهداشتی در طول این بیماری همه گیر من را تغییر داده است. می دانم که می توانم کارهای سختی انجام دهم ، اما من آن شخص دو سال پیش نیستم. از همه کسانی که به هر شکلی در این نبرد شرکت کرده اند متشکرم. ما شما را می بینیم. ” – دنا
“من به عنوان معلم آموزش و پرورش ویژه ، هشت پرتو زیبا از نور را در کلاس خود دارم. نیمی از آنها سرپایی و نیمی دیگر ویلچر نشین هستند. عشق در هر گوشه و کنار این اتاق یافت می شود. شوهر من نیز معلم است ، اما در مدرسه ای متفاوت مشغول تدریس دانش آموزان راهنمایی است (برکتش بده). ” – جینل
“من صاحب یک شرکت قهوه هستم و ما برای کارمندان و جامعه باز بودیم. به سرعت دیدیم که مردم تنها هستند ، بنابراین شماره تلفن خود را دادم و قهوه را به سراسر استان تحویل دادم. دیدن مشتریان ما از مسیرهای پیاده روی آنها یک معجزه بود. ما به مردم مکانی تعلق می دهیم ، حتی اگر برای چند دقیقه. ” – جولیا
“من مهماندار هواپیما هستم. در ابتدا ، وقتی تمام جهان تعطیل شد ، احساس می کردم صحنه ای در کشتی تایتانیک است که کشتی در حال غرق شدن است اما گروه هنوز در حال پخش است. از رفتن به سر کار می ترسیدم. اما مسافران برای قدردانی از راه خود خارج شده اند. یک جعبه شکلات به خدمه بیاورید یا تماس چشمی برقرار کنید و بگویید “ممنون که اینجا هستید!” می تواند یک روز ناامید کننده را رقم بزند با این حال ، بهترین کاری که مسافران می توانند انجام دهند این است که ماسک خود را در تمام طول پرواز روی بینی ، دهان و چانه خود قرار دهند و با چشمان خود لبخند بزنند. این کار را انجام دهید ، و من قول می دهم خدمه شما به شما لبخند خواهند زد. ” – اریکا
“من دستیار خدمات نوجوانان کتابخانه عمومی بوستون هستم. از زمانی که ما درهای خود را باز کردیم ، نوجوانان بسیار هیجان زده بودند که در خارج از خانه خود فضایی امن برای مطالعه ، بازی و انجام همه کارها داشته باشند. ” – میشل
“من از زمان های قبل ، در Trader Joe’s کار می کردم ، سپس در زمان احتکار کاغذ توالت ، و اکنون تا به امروز. کار با مشتریان دشوار با لحظاتی از همبستگی در بخش شراب ما در بین همکاران من (و همیشگی) مشخص شده است. با تشکر از آگاهی کارگران خواربارفروشی – ما سخت کار می کنیم و اغلب فراموش می شویم ، بنابراین از شناخت آن قدردانی می کنیم! ” – مکنزی
“من یک درمانگر در یکی از بزرگترین مراکز نگهداری کودکان در کشور هستم. ما به بچه های 10 تا 17 ساله خدمت می کنیم که منتظر محاکمه به اتهام ارتکاب جنایات (فرار از دستگیری ، سرقت شدید و غیره) هستند. ویزیت از زمان شروع همه گیری تعطیل شده است ، به این معنی که ساکنان ما با اتهامات جدی تر گاهی اوقات بیش از یک سال بدون دیدن والدین خود می روند. این روزهای کووید سخت است ، مخصوصاً برای بچه هایی که در شرایط ترسناک هستند و احساس تنهایی می کنند. ” – مریم
“من پزشک پزشک در یک مرکز بهداشت اجتماعی هستم. من این عکس سلفی را در مارس 2020 ، اولین روزی که با بیماران مبتلا به COVID ملاقات کردم ، گرفتم. من نمی دانستم که کل جهان چقدر تغییر خواهد کرد! ما یکی از تنها سایت های آزمایش بوده ایم که به طور مداوم آزمایشات رایگان را به جامعه ارائه می دهیم و به نوبه خود هزاران هزار بیمار را آزمایش کرده ایم. ” – آنی
“من کتابدار یک مدرسه ابتدایی هستم. در زمان اوج بیماری کووید ، وقتی مدارس تعطیل بودند ، من هفته ای دوبار وارد می شدم و برای 300+ دانش آموز کیف کتاب می ساختم. کار بسیار زیادی بود ، اما در یک زمان ترسناک ، این یک امتیاز بود که کتابها را برای دانش آموزان و خانواده هایشان به خانه بفرستم. اکنون که بچه ها برمی گردند ، کتابخانه بسیار خوشحال است – کتابها واقعاً دلشان برای آنها تنگ شده بود! ” – راشل
با تمام وجود از همه کارگران ضروری تشکر می کنیم!
جلدهای PS Pandemic New Yorker و 12 خواننده گوشه های دنج خود را به اشتراک می گذارند.