ده سال پیش، لیبی دلانا، مدیر خلاقیت، احساس می کرد که تحت تأثیر کار و فرزندپروری قرار گرفته است، بنابراین تصمیم گرفت صبحگاهی در شهر خود در ماساچوست پیاده روی کند. او میگوید: «من متعهد شدم که هر روز صبح بیرون بروم، مهم نیست چه باشد – باران، درخشش، برف، بدخلقی. او یک روز را از دست نداده است. در اینجا، لیبی رویکرد خود را در مورد تمرین پیاده روی روزانه، چیزهای خندهداری که همیشه حمل میکند و نحوه مراقبت از موهای باورنکردنی را به اشتراک میگذارد…
چرا تمرین پیاده روی شما شروع شد؟
در ابتدا فقط صرف وقت گذرانی در خارج از منزل بود. بهعنوان مادری که کسبوکاری را راهاندازی کردم، متوجه شدم که زندگیام شامل جلسات و قرار ملاقاتها و تماسهای کنفرانسی است. متوجه شدم که بخش مهمی از کسی که هستم – یک عاشق طبیعت در فضای باز – گم شده است. بنابراین، من متعهد شدم که هر روز صبح از خواب بیدار شوم و به بیرون بروم، مهم نیست که چه باشد.
و عادت فقط گیر کرد؟
تصمیم گرفتم 30 روز این کار را انجام دهم که به 10 سال تبدیل شد. حدود یک سال پیش، من مقداری ریاضی تقریبی انجام دادم و متوجه شدم که 25000 مایل راه رفته ام، یعنی زمین را دور زده ام!
پیاده روی صبحگاهی شما واقعا معنادار است. آنها در عمل چگونه به نظر می رسند؟
برای من، این در مورد سرعت یا زدن تعداد معینی از مراحل نیست. این بیشتر یک مراقبه متحرک است. وقتی صبح به راه می افتم، می خواهم تمام حواسم را شماره گیری کنم. می خواهم بوی اقیانوس را بشنوم، صدای پرندگان را بشنوم، نسیم را روی صورتم حس کنم. بگو که بیدار می شوم و یک دسته بزرگ و قدرتمند از غرغروها دارم. من آن بدخویی را مانند گره ای از ریسمان مجسم خواهم کرد و با شروع راه رفتن، گره را در حال باز شدن، باز شدن و نشستن تصور خواهم کرد. دریافته ام که افزودن حرکت به احساساتمان راهی برای دوست شدن با آنهاست.
آیا هنگام راه رفتن به موسیقی یا پادکست گوش می دهید؟
حدود یک سوم مواقع به موسیقی گوش میدهم، یک سوم به Audible یا اخبار گوش میدهم، و یک سوم اوقات ساکت است. در طول همهگیری، بیشتر از اینکه هدفونهای گوشیم را در آن رها کنم، بیرون کشیدم. متوجه شدم که در خلوت چیزهای بیشتری میتوان یافت.
مانند آنچه که؟
در ابتدا، در پیاده روی، روز به روز به همان انبار نگاه می کردم. اما با کاهش سرعت، توانستم نحوه چگونگی را مشاهده کنم ناهمسان این بود – نور، آب و هوا، من آب و هوا من یاد گرفتم که چگونه واقعاً ببینم، نه فقط نگاه کنم، که واقعاً قدرتمند بود.
البته در مورد موهای شما هم باید بپرسم. زیباست.
وقتی 32 ساله بودم خاکستری شدم. نمک و فلفل بود و میدانستم که رنگ کردنش زمان و هزینه میبرد. بعد یک روز این دختر کوچولو آمد و گفت: «موهای تو مثل زرق و برق است! این جادو در آن است. و من فکر کردم، درست است! جادو است. حالا، این من هستم.
چگونه از آن مراقبت می کنید؟
من هفته ای یکبار موهایم را می شوم. من برای کاهش مصرف بطری های پلاستیکی به یک شامپوی Viori تغییر مکان داده ام. و من در درجه اول آن را با هوا خشک می کنم.
نظر شما در مورد پیری چیست؟
من هیچ نگرانی از پیری ندارم. حدس می زنم می توانید بگویید من ضد پیری هستم! من 59 ساله هستم که از این بابت بسیار سپاسگزار و خوشحالم. وقتی جوان تر بودم، به عکس های لورن هاتون و جین گودال نگاه می کردم. زیبایی آنها فراتر از بصری بود. این اعتماد به نفس آنها بود، صداقت آنها نسبت به آنچه که بودند، که من آن را بسیار زیبا یافتم. یا آیریس آپفل، که نه به روش کلاسیک سوپرمدل، بلکه در صداقتش برای احترام به کسی که هست، زرق و برق دار است.
این زیبایی واقعی است.
این روحیه که من میخوام تجسمش بدم. اگر بتوانم کاری را که آن عکسها برای من انجام دادند برای کسی انجام دهم – دستی سخاوتمندانه در اطراف چین و چروکها یا مشروعیت بخشیدن به موهای خاکستری – آنوقت این کار را انجام میدهم!
برنامه مراقبت از پوست صبحگاهی شما چیست؟
من سعی می کنم زمان بین بیدار شدن و راه رفتن را به حداقل برسانم، بنابراین برنامه صبحگاهی من ساده است. دندان هایم را مسواک می زنم، سپس روغن صورت Vintner’s Daughter را می زنم. بیرون بودن اثر هوازدگی دارد، بنابراین من روغن را به عنوان یک مانع می پوشم. ضد آفتاب هم میزنم. من روغن ضد آفتاب SuperGoop با SPF50 را دوست دارم.
بعد از پیاده روی شما چطور؟
بعد، یک فنجان چای مینوشم و دوش میگیرم. برای بدنم از صابون مایع نعناع دکتر برونر استفاده می کنم. در دوران نوجوانی، کولهپشتی زیادی انجام میدادم و از آن استفاده میکردیم همه چيز – شامپو، خمیر دندان، حتی گلدان هایمان را با آن شستیم. من این نوع سادگی را واقعاً زیبا میبینم، وقتی آنچه را که برای شما مفید است پیدا کنید و به آن پایبند باشید. هفته ای یکبار از ماسک خاک رس هیبیسکوس استفاده می کنم که برای پاکسازی و سفت شدن بسیار مفید است. هرازگاهی از محلول لایهبردار معمولی با AHA استفاده میکنم که برای لایهبرداری دوست دارم.
آرایش میکنی؟
پاسخ صادقانه این است، من در آن وحشتناک هستم! فکر می کنم من شبیه یک دلقک هستم اما من از چند محصول استفاده می کنم. وقتی برای اولین بار خاکستری شدم، این زن مسن زیبا به عنوان نصیحت به من گفت: «رژ لب خوب، عزیزم». وقتی من کمی رنگ می خواهم، Benetint، لکه مایع را دوست دارم. من هم گاهی یک خط چشم ساده زغالی مشکی میزنم.
آیا وسیله خاصی را در تمرین پیاده روی خود قرار داده اید؟
در طول سال ها، من به آرامی یک کیت را جمع کردم. جوراب مهم است. بعضی ها جوراب های پرفورمنس را دوست دارند، اما شخصاً من عاشق جوراب های پشمی مردانه هستم. من قبلا شلوار یوگا می پوشیدم اما الان این جوراب شلواری را دوست دارم چون جیب دارد! من همچنین یک کمربند دویدن میبندم، جایی که تلفنم را میگذارم. و یک چراغ جلو؛ و کلاه گرم در نهایت، من همیشه شکلات را حتی صبح با خودم حمل می کنم. من Raisinets را دوست دارم – چه کسی باید قضاوت کند! بعضی ها برای صبحانه مافین چیپسی شکلاتی می خورند، من کشمشم را می خورم.
از کتاب خود برای ما بگویید!
این کتاب توسط شرکت Do Book منتشر شد که هر سال میزبان سخنرانیهای Do در کامپویدا است و قرار است یک راهنمای جیبی باشد. این شامل اصول اولیه تمرین، و همچنین برخی از عکاسی من است. نوشتن وحشتناک بود! نادیده گرفتن آن صدای کوچکی که می گفت “تو نویسنده نیستی” سخت بود. اما به خودم گفتم: “فقط آنچه را که می دانی بنویس. اگر خوش شانس باشید، عبارتی در آنجا خواهید داشت که برای کسی الهام بخش است.
به هر کسی که می خواهد تمرین پیاده روی خود را شروع کند چه می گویید؟
پیادهروی میتواند به شما در گذر از روزهای سخت کمک کند. این بهترین دوست و یک درمانگر است.
خیلی ممنون لیبی!
PS لباس های زیبایی بیشتر، از جمله وزیر و کاشف قطبی.
(عکس ها از لیبی دلانا.)
توجه: اگر چیزی را از طریق پیوندهای ما بخرید، ممکن است کمیسیون وابسته را بدون هیچ هزینه ای برای شما دریافت کنیم. ما فقط محصولاتی را توصیه می کنیم که واقعاً دوست داریم. خیلی ممنونم.