چند هفته پیش ، من و دوستم جیسون برای شام رفتیم. ما در مورد شایعات کاری و تد لاسو و اینکه آیا باید ریکاتونی را به اشتراک بگذاریم بحث کردیم و سپس این مکالمه به جدایی تبدیل شد. ما به مدت 20 سال با هم دوست بودیم ، بنابراین در خاتمه روابط دلخراش به یکدیگر کمک کردیم. ناگهان حرف عمیقی زد…
“وقتی کسی ناراحت می شود ، او می خواهد شخصی با مشخصات دقیق سابق خود داشته باشد – ظاهر مشابه ، شوخ طبعی یکسان. وقتی آنها آینده را تصور می کنند ، فقط می خواهند که شخص اما باید بدانید: هرگز قرار نیست همان شخص را با ویژگی های یکسان پیدا کنید ، اما خواهید یافت کسی که به شما همین احساس را می دهد. »
چقدر زیباست؟ و چقدر درسته
وقتی 22 ساله بودم ، دوست پسر من و من از هم جدا شدیم زیرا او در میشیگان بود و من در نیویورک بودیم و هیچکدام از ما نمی توانستیم از حرکت جدا شویم. قلبم خرد شد. من متقاعد شده بودم که دیگر هرگز خوشحال نخواهم شد. منظورم این است که چگونه می توانم شخص دیگری را دوست داشته باشم؟ گودی هایش! ژاکت هایش! طرز نگاهی که او همیشه در آن طرف جشن داشت ، پس از شوخی ، برای اطمینان از خندیدن من. اما ، پس از مدتی غم انگیز بودن ، دوباره احساس خوبی داشتم. روابط دیگر آمد و رفت ، و چند سال بعد ، من با الکس آشنا شدم. و هرگز باور نمی کنید: او به من احساس داد به همان شیوهبه فقط بهتر. و ایمن تر و حتی بیشتر عاشق.
جیسون ، تو نابغه حیله گر! از شما برای به اشتراک گذاشتن این بینش متشکرم.
اندیشه ها؟ چه توصیه ای را اضافه می کنید؟ آیا به تازگی دچار جدایی شده اید – یا در حال حاضر در حال تجربه آن هستید؟ اگر چنین است ، من بزرگترین آغوش را برای شما ارسال می کنم !!! بدترین است !!!
PS راهنمای هفت مرحله ای برای دل شکستگی ، و چهار نکته که باید پس از جدایی بد به دوستان بگویید. همچنین ، نکته جالب دوستیابی خواهرم.
(عکس از فیلم Someone Great.)