وقتی برای اولین بار با هم قرار ملاقات داشتیم، الکس همیشه برای شام آماده می شد. (او یک آغازگر بزرگ است.) در سالن صدا زدم: “عجله کن عزیزم!” پاسخ او؟ “من در دو تکان آنجا خواهم بود.”
همانطور که در، دو تکان از دم بره.
در چند ماه بعد، او مدام اصطلاحات را به زبان می آورد. اگر کسی پرحرف بود، میگفت: «لثههایش را تکان میدهند». اگر او یک مکالمه آرام داشت، به من می گفت: “ما یک چانه داشتیم.” یک بار دیر می دویدیم و او گفت: «باید گونه ها را بزنیم» که باعث شد برای همیشه بخندم.
ما در دوران کودکی عامیانه زیادی یاد می گیریم، درست است؟ پس از بزرگ شدن در میشیگان، من از یک سری کلمات غرب میانه استفاده می کنم – شور به جای بد، پاپ به جای سودا. و دوست انگلیسی ما در حالی که میزبان یک مهمانی شام بود، ناگهان نگران شد که غذای او تمام شود. او چند دوست صمیمی خود را جمع کرد و گفت: “FHB.” ما گیج شده بودیم، بنابراین او توضیح داد: “خانواده خودداری کنید”، به این معنی که باید از پر کردن بشقاب هایمان خودداری کنیم تا مهمانان سیر شوند.
در همین حال، این روزها، آنتون هشت ساله اساساً به زبان دیگری صحبت می کند. او از عامیانه بسیار جدید استفاده می کند، از جمله “sus” (همه چيز این روزها sus است) و “فلکس” (مانند “دوستانم در اطراف لهو و لعب خود خم می شدند”)، من باید برای ادامه کار تلاش کنم.
حالا کنجکاو هستم: از چه زبان عامیانه ای استفاده می کنید؟ یا اصطلاحات خنده دار؟ کجا بزرگ شدی؟ لطفا در زیر به اشتراک بگذارید…
PS کلمات انگلیسی که باید وجود داشته باشند، و لغت جدید مورد علاقه من.
(عکس از علی لنگا/استاکسی.)