گفتگو با توبی و آنتون

توبی

توبی یازده ساله و آنتون هشت ساله قد بلند و لاغر می شوند ، اما نظرات عجولانه ای که از دهان آنها بیرون می آید ما را تکان می دهد. در اینجا چند جواهر جدید وجود دارد…

در حین صحبت با پسران در مورد رفتار خوب ، گفتم: “آنتون ، گاهی اوقات واقعاً می توانی خلق و خوی خود را داشته باشی.” پاسخ او؟ “می دانم ، مامان. این به این دلیل است که من یک سرطان هستم. ”

توبی که یک فروشنده طبیعی است ، گاهی اوقات خطوطی را مانند یک مدیر در یک شرکت Fortune 500 بر می دارد. در یک رستوران هندی ، او به من گفت: “من حوصله یک انبه و پنیر نان را دارم. و من فکر می کنم ما می توانیم این کار را انجام دهیم. ” سپس پسران میز غرفه آبلیمو را میزبانی کردند و توبی با فریاد زدن به رهگذران گفت: “هوا گرم است ، بیا آب لیمونادت را بگیر!” “مطمئناً به خوبی کافه پاپی نیست اما هنوز هم یک درمان خوب است!” “شیرین است ، ترش است ، لیموناد است !!!”

آنتون با سگ

آنتون در این فکر است: “من نمی دانم چرا دزدان بانک از لباس سرقت بانک استفاده می کنند. این خیلی واضح است! آنها فقط باید لباس معمولی بپوشند! “

من عاشق اعتماد به نفس بالای بچه های هشت ساله هستم. صبح یک روز اخیر ، آنتون پرسید: “به نظر شما در مقیاس 1 تا 10 چقدر سریع هستم؟ فکر کنم 9.5 هستم چون من اوسین بولت نیستم … اما واقعاً خیلی سریع هستم. “

به تازگی ، آنتون التماس می کند که گوش هایش را سوراخ کنند. ما به او گفتیم که باید تا 15 سالگی منتظر بماند و تا آن زمان می تواند گوشواره های مغناطیسی (که او دوست دارد) بپوشد ، اما به عنوان آخرین نفس نفس زدن این لیست از دلایلی را که باید اجازه انجام آنها را بدهد ، نوشت:

بچه های زندگی شما اخیراً چه چیزهای خنده داری گفته اند؟ دوست دارم بشنوم…

PS توبی و آنتون در گفتگو ، و نحوه صحبت با بچه ها در مورد رابطه جنسی ، مرگ ، رضایت و سایر موارد.