شعار زندگی که در مراسم تشییع جنازه مادربزرگم یاد گرفتم

دروازه کورنوال انگلستان گدارد

دروازه کورنوال انگلستان گدارد

هفته گذشته، خانواده ما برای جشن گرفتن زندگی مادربزرگم به کورنوال، انگلستان رفتند. اینم چندتا عکس اگه دوست داشتید ببینید…

مری میلی گدارد

“سپاس خداوند را!” معاون گفت، در کلیسای سنگی قرن چهاردهم، به عنوان افتتاحیه ای برای مراسم تشییع جنازه میلی. بیایید با آن کلمه روی لبانمان شروع کنیم. او در مورد اینکه چقدر برای کلیسا و جامعه اهمیت دارد و اینکه چگونه درب او همیشه باز است صحبت کرد. مریم کامل نبود. او اولین کسی است که این را می گوید. اما او بود فوق العاده” چه روش زیبایی برای دیدن مردم، فکر نمی کنید؟ من می خواهم آن را به عنوان یک شعار در هنگام تعامل با جهان حفظ کنم.

کلیسای لانتگلوس کورنوال انگلستان در نزدیکی فووی

سپس، پدرم سخنرانی کرد و نحوه ملاقات پدربزرگ و مادربزرگم را به اشتراک گذاشت: در دهه 1940، در یک مهمانی در شهر، پدربزرگم زن جوانی را در آن سوی اتاق دید که کیسه‌ای بزرگ از بطری‌های خالی جین حمل می‌کرد. او نمی دانست چرا، تا زمانی که متوجه شد که آنها نباید کاملاً خالی باشند و “شاید او آنها را از کمد نوشیدنی مادرش نیشگون گرفته بود.” او کنجکاو شد و متوجه شد که او مری مک است. پس از عاشق شدن، پیشنهاد ازدواج داد. او لبخندی زد و با روش آرام ثبت اختراع خود به او گفت: “فکر می کنم اینطور است.” پدربزرگم در خاطراتش نوشت: «فکر می‌کردم پاسخ ناکافی به چنین پیشنهاد هیجان‌انگیزی است.»

کلیسای لانتگلوس کورنوال انگلستان

با اوج گرفتن احساسات، به این فکر کردم که آیا می توانیم از طریق سخنرانی ها و خواندن هایمان در خدمت او باشیم. برای هر فردی که صحبت می‌کرد، یک نسخه پشتیبان و یک نسخه پشتیبان برای پشتیبان وجود داشت، در صورتی که همه ما به گریه افتادیم. اما تجربه در واقع بسیار آرام بود. مردم با قدرت و وضوح می خوانند. میلی زندگی شگفت انگیزی داشت، و اکنون با پدربزرگ من در حیاط کلیسا، یا هر کجا که آنها در “راز بزرگ” هستند، به قول نایب رئیس است.

جین گدارد کورنوال انگلستان

بعد از تشییع جنازه میلی، برای شام به خانه او برگشتیم. (قسمت مورد علاقه من در عکس بالا همان انگشتان پاهای خوشمزه هستند!)

شام کورنوال

در طول هفته، شام هایی را می خوردیم که لولو یا دیگران پخته بودند. یا ماهی اند چیپس در میخانه. یا گاهی اوقات یک «بکوب و چنگ زدن»، جایی که باقیمانده (و مقدار زیادی نان تست) را روی میز می ریزید و داخل آن می گذارید.

لولو گدارد جرمی

لوسی گدارد

یکی از چیزهایی که در مورد مراسم تشییع جنازه قدردانی می‌کنم این است که می‌توانم تعداد زیادی از اقوام را به طور همزمان ببینم. در بالا لولو و پدرم هستند. و سپس عمه من لوسی (خواهرم همنام او است).

خانه کورنوال انگلستان

خانه کورنوال انگلستان

من همچنین دوست دارم که خانه همیشه شلوغ و شلوغ است. همه با صدای بلند و دقیقاً در یک زمان صحبت می کنند.

خانه کورنوال انگلستان

من اینجا داشتم به پسرخاله هام یه بازی یاد میدادم واسه همینم اهل مطالعه به نظر میرسن!

کورنوال در حال پریدن به بندر دریایی

بعداً در هفته، مردم به راه های معمولی مانند پریدن از اسکله رفتند…

میخانه کورنوال انگلستان

… نوشیدنی و استخر بازی در میخانه …

دیوار ارتفاع خانواده

… و دوباره کوچکترین ها را دیوار آشپزخانه اندازه می گیریم. (به طور شگفت انگیزی سخت است که نوک پاهای نوزادان صاف شوند، هاها.)

کلبه کورنوال انگلستان

من عاشق داشتن نوزادان و کودکان نوپا در اطراف بودم – قلب او اوج می گیرد! – اما دودهای مقدس فراموش کردم که چقدر مراقبت می کنند. کوچولوها هر بار به مدت 1.5 دقیقه فعالیت می کنند – 90 ثانیه پیانو می نوازند، بالش ها را به مدت 90 ثانیه روی زمین حرکت می دهند، سپس می خواهند 90 ثانیه پیک بو بزنند. یادم رفت چقدر دوست داشتنیه و خسته کننده است که! احترام بزرگی برای والدین بچه های خردسال – و البته، خیلی راحت تر می شود.

بندرگاه نمای باغ کورنوال انگلستان

باغ کورنوال انگلستان

در طول هفته، بدون اینکه میلی روی نیمکت باغش نشسته بود، احساس عجیبی داشتم، اما متوجه شدم که تقریباً همه کسانی که روی آن نیمکت نشسته بودند، در دنیا به خاطر او آنجا بودند. او شش فرزند، 9 نوه و 11 نوه (تاکنون) داشت.

ما همچنین یک روزنه جدید به دروازه باغ اضافه کردیم – که باعث می‌شود میلی لبخند بزند – تا بچه‌های کوچکتر بتوانند قایق‌ها را ببینند. من عاشق این هستم که همه چیز هم تغییر می کند و هم ثابت می ماند.

متشکرم، میلی، برای همه چیز. سپاس خداوند را! xo

PS تعطیلات گذشته انگلستان، از جمله زمانی که توبی نوزاد بود و زمانی که آنتون نوزاد بود. و چگونه با بچه ها در مورد مرگ صحبت کنیم.