بیایید درباره نقش یاز در “صندلی” صحبت کنیم

صندلی yaz

صندلی yaz

*در این پست اسپویل وجود دارد.*

قبل از شروع تماشای صندلی در Netflix ، من با فرض وجود یک صندلی WOC در یک دانشگاه عمدتا سفیدپوست آشنا شدم. (همچنین ساندرا اوه ملکه قلب من است.) تصویر سه استاد زن که در مهمانی شلوغ گروه جمع شده بودند و چشم به همکاران مرد خود دوخته بودند مرا خوشحال کرد. به نظر می رسید نمایشی نوید می دهد که مردان سفیدپوست را به کنار می زند تا جایی برای زنان و افراد رنگین پوست که شایسته داشتن نقاط مشخص هستند ، ایجاد کند.

در عوض ، من چیزی را بیشتر آشنا کردم ، چیزی را که بیشتر از آن تجربه کرده ام: استخدام اپتیک/تنوع.

نانا منشا نقش یاز را بازی می کند ، یک استاد باهوش و متفکر. درخشش او بارها و بارها مطرح می شود. به او قول داده می شود که او اولین سیاهپوستی در تاریخ دانشگاه باشد ، نماینده سیاه پوست در دریایی از سفیدی ، که پیشرفتی مترقی را برای مدرسه خود نشان دهد.

در عوض ، یاز به طور مداوم ناامید می شود.

صندلی

ابتدا ، در ابتدای نمایش ، به یاز قول سخنرانی برجسته داده می شود ، سپس آن را به نفع یک مهمان مشهور مشهور پس می گیرد.

روز به روز ، هوش یاز توسط همکاران بزرگتر سفیدپوست و مرد او ، با وجود دستاوردهای سخت ، تضعیف می شود. الیوت ، استاد دیگر ادبیات ، پیوسته شگفت زده است که او به اندازه او ، اگر نه بیشتر ، می داند. کلاس او مملو از دانش آموزان مشتاق است ، آماده یادگیری از او به گونه ای که فقط او می تواند آموزش دهد. الیوت از رویکرد او به ادبیات می ترسد و از توانایی او برای رسیدن به دانش آموزان به شیوه ای که قبلاً انجام می داد ، غبطه می خورد – این روزها ، حضور در کلاس درس او خشک شده است. یاز مجبور است کلاسها را با او ادغام کند تا نفس خود را نجات دهد. سپس کلاس را بر عهده می گیرد و وسط سخنرانی او را قطع می کند. یک بار ، او حتی در حال صحبت کردن از وسط بحث دور می شود.

در صحنه ای دیگر ، الیوت به او توهین می کند و یکی از وظایفش را “میوه کم ارتفاع” می نامد که یاز در نهایت می گوید: “این راهی برای ارتباط با دانش آموزان من است … اما شما هستید محقق ملویل … “دفاع خود را کنار گذاشت. وقتی این را گفت ، من آن را در سینه ام احساس کردم. از آنجا که من قبلاً آن استعداد استثنایی را در شرکت ها داشتم – برای اپتیک استخدام شده بودم و به من گفته بودم که باید نحوه کارکردن ما را در اینجا یاد بگیرم. ایده های جدیدی که ارائه کردم به دلیل “امکان پذیر نبودن آنها” تعطیل شد ، اما اگر یکی دیگر از همکاران مرد سفیدپوست من ایده ای داشت ، بلافاصله مورد تمجید قرار گرفت و به تصویب رسید. سر وقت؟ شاید یک اشتباه هر بار ، با بهانه گیری های سرپرستم بیش از حد و اضافی؟ یک الگو. من می دانستم که آنجا هستم زیرا به اندازه همکارانم باهوش هستم ، اما این تنها مدت طولانی من را حمایت کرد تا ارعاب صندلی راننده را بگیرد. من سرانجام شروع به کوچک شدن کردم تا اطرافیانم باهوش تر به نظر برسند.

بزرگترین و شاید بدیهی ترین مثال این نمونه پویا در گفتگو با جی یون ، با بازی ساندرا اوه ، نشان داده می شود. جی یون به طور مداوم به دنبال یاز با بالاترین افراد می رود و سعی می کند موقعیتی تصدی برای او به دست آورد. مشکل این است که جی یون حتی در تمام تلاش خود برای بدست آوردن آنچه یاز لیاقتش را دارد ، نمی تواند او را به عنوان یک فرد کامل ببیند. او او را فردی می داند که برای مبارزه خوب برای تغییر چهره هیئت مدیره سفیدپوست پدرسالار دانشگاه به صفوف می پیوندد ، اما همچنان از او به عنوان گلی در بازیهای مماشات خود استفاده می کند. او درک می کند که یاز چقدر باهوش است و چه احساسی دارد که به دلیل نژاد و جنسیت هوش شما نادیده گرفته می شود ، اما هنگامی که از یاز می خواهد کوه های ناامیدی را برای او به این سو و آن سو حرکت دهد ، این احساسات احشایی را فراموش می کند.

گاهی اوقات به عنوان یک فرد رنگین ، تشخیص این که یک متحد واقعی از کسی است که فقط با شما خوب رفتار می کند دشوار است. این تفاوتها را می توان با نژادپرست نبودن و هدفمند و فعالانه ضد نژادپرستی مقایسه کرد. همه اش در نیت است

در پایان نمایش ، یاز یک فرصت امیدوار کننده از ییل به او پیشنهاد می شود ، اما در نهایت این پیشنهاد را قبول نمی کند. جی یون قول می دهد که می تواند با پیشنهاد حقوق ییل مطابقت داشته باشد ، اگرچه هرگز مشخص نیست که آیا این کار را می کند یا خیر. در پایان متناوب ذهن من ، یاز موقعیت خود را در ییل می گیرد ، کار را سریعتر می کند ، حقوق زیادی دریافت می کند ، سخنرانی خود را ارائه می دهد. اما در نهایت ، او در Pembroke ماند ، شاید به خاطر تعهد. و ماندن در جای خود ، امید به نتیجه بهتر قابل درک است. گاهی اوقات این تنها گزینه ای است که شما در محیطی که برای بازتاب شما ساخته نشده است ، دارید.

صندلی

PS احساس من در حال حاضر به عنوان یک زن سیاه پوست.

(عکسهای Netflix ، Glamour و Time.)